کیمیا

شیمی

کیمیا

شیمی

شهادت بانوی دو عالم بر پیروان و محبینش تسلیت

«آنگاه که بعد از رسول‏خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) براى ابوبکر بیعت مى‏گرفتند. على (علیه السلام) وزبیر براى مشورت در این امر نزد فاطمه (سلام الله علیه) دختر پیامبر (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) رفت وشد مى‏کردند. عمر بن خطاب با خبر گردید وبنزد فاطمه (سلام الله علیه) آمد وگفت: اى دختر رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) ! به خدا در نزد ما کسى از پدرت محبوبتر نیست وپس از او محبوبترین تویى ! ! وبه خدا قسم این امر مرا مانع نمى‏شود که اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم که خانه را با آنها به آتش کشند. اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه (سلام الله علیه) بیرون شد، على (علیه السلام) و... به خانه بر گشتند. پس فاطمه (سلام الله علیه) گفت: مى‏دانید که عمر نزد من آمد، وبه خدا قسم یاد کرده اگر شما (بدون اینکه با ابوبکر بیعت کنید) به خانه برگردید خانه را با شما آتش مى‏زند؟ وبه خدا قسم که او به سوگندش عمل خواهد کرد » 


و سپس با مشعلى بر در خانه فاطمه آمد و در جواب فاطمه که فرمود: آیا من نظاره‏گر باشم و تو خانه مرا آتش بزنى؟ گفت: بلى. چنانکه بلاذرى مى‏گوید: « ابوبکر به على (علیه السلام) پیام فرستاد تا با وى بیعت کند امّا على نپذیرفت. پس عمر با مشعلى آمد، فاطمه (سلام الله علیه) نا گاه عمر را با مشعل در خانه‏اش یافت، پس فرمود: یابن الخطّاب ! آیا من نظاره گر باشم وحال آنکه تو در خانه‏ام را بر من به آتش مى‏کشى؟ ! عمر گفت: بلى. »

وابوالفداء نیز مى‏گوید:
« سپس ابوبکر عمر بن خطاب را به سوى على وآنانکه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه (سلام الله علیه) بیرون کند. وگفت: اگر از دستور تو سر باز زدند با آنان بجنگ.
پس عمر مقدارى آتش آورد تا خانه را آتش زند.
پس فاطمه (سلام الله علیه) بر سر راهش آمد وفرمود: کجا؟ اى پسر خطاب ! آمده‏اى تا کاشانه ما را به آتش کشى؟ ! گفت: بلى. یا در آنچه امت وارد شده‏اند وارد شوند. »
 

حدیثی از زهرای اطهر(س ) 

مردى به همسرش گفت : نزد فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله برو و درباره من از او سوال کن که آیا من شیعه شما هستم یا خیر؟
.

همسرش نزد فاطمه علیها السلام رفت و از او سوال کرد.
حضرت فرمود: به او بگو:


ان کنت تعمل بما امر ناک وتنتهى عما زجرناک عنه فانت من شیعتنا و الا فلا. اگر به آنچه تو را امر کردیم عمل مى کنى و از آنچه نهى کردیم پرهیز مى کنى تو از شیعیان ما هستى و گرنه شیعه ما نیستى .

.
. زوجه آن مرد گوید: جواب فاطمه علیها السلام را به شوهرم رساندم.
او گفت : واى بر من چه کسى از گناهان و خطاها بدور است ! پس من در این صورت براى همیشه در جهنم هستم زیرا هر کسى از شیعیان آنها نباشد همیشه درآتش جهنم است .
.

.
همسرش دوباره به خدمت فاطمه علیها السلام مى رسد و سخن شوهرش را به آن حضرت مى رساند.
فاطمه علیها السلام مى فرماید: به او بگو آنطور که گمان کردى نیست ، شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشت هستند.


و هر کس ما را دوست بدارد و دوستان ما را هم دوست بدارد و دشمن دشمنان ما باشد و با قلب و زبانش ایمان آورده است ،اگر مخالفت با امر و نهى ما کند شیعه ما نیست گرچه به بهشت مى رود اما بعد از آنکه بوسیله بلاها و سختى ها از گناهانشان پاک شوند یا با انواع سختى ها در عرصه هاى قیامت و یا ورود در طبقه بالاى جهنم که عذاب مى شوند پاک گردند آنگاه بخاطر محبتى که به ما دارند از جهنم نجاتشان مى دهیم و به نزد خود مى بریم.

کتاب المصنف، ج 7، ص 432، حدیث 37045، کتاب الفتن